بازاریابی شبکهای (به انگلیسی: Network Marketing) یا بازاریابی چندسطحی (به انگلیسی: Multi-level marketing)، نوعی شیوه فروش است که در آن کمپانیها محصولات و کالاهای خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش میرسانند، و مشتریان پس از خرید در صورت تمایل میتوانند...
محصولات کمپانی را بازاریابی کنند و سود بگیرند. درآمد در بازاریابی شبکهای هم در ازای فروش مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب میشود. در بازاریابی شبکهای، بازاریابها بصورت «تبلیغات کلامی» یا «تبلیغات چهره به چهره» اقدام به فروش محصولات کمپانی میکنند. در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین، کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا و ژاپن در زمینه بازاریابی شبکهای سردمدار هستند.تاریخچه
- ایده بازاریابی شبکهای از فرمول تصاعد گرفته شد، که در سدهٔ ششم ق. م. توسط فیثاغورس و در سده سوم ق.م. توسط اقلیدس در کتاب معروف «مقدمات» به جهان معرفی شد.
- اولین بار، یک شرکت دوچرخه سازی در روسیه از این ایده استفاده کرد و برنامهای ترتیب داد که مشتریان با پرداخت ۱۰ روبل بجای ۵۰ روبل صاحب دوچرخه شوند اگر چهار مشتری دیگر نیز معرفی کنند؛ ولی فروش کمپانی بسرعت به اشباع رفت.[۵] در روسیه به آن شرکت بهمنی و در فرانسه به آن گلولهٔ برفی لقب دادند و صد در صد تقلب و کلاهبرداری تلقی شد. از آن پس، سیاستمداران، اقتصاد دانان و جامعه شناسان زیادی بدنبال پیدا کردن راهی بودند که از این ایده به نفع همه استفاده کنند.
- اولین کمپانی که بطور رسمی فعالیت بازاریابی چند سطحی را در سال ۱۹۳۰ آغاز کرد، کمپانی ویتامین کالیفرنیا بود که نام خود را در سال ۱۹۳۹ به نوترالایت تغییر داد و امروزه محصولات خود را از طریق کمپانی اموی به فروش میرساند.
تفاوت با شرکتهای هرمی
به گفته کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC)، شرکت هرمی شرکتیست که به اعضایش حق کمیسیون میدهد تا افراد جدید را وارد کنند. شرکتهای هرمی محصولی را نمیفروشند و پولهای مشتریان را در یکجا جمع میکنند و با آن کاری انجام نمیدهند. این شرکتها در اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران غیرقانونی هستند؛ چون در ازای جذب افراد پول میدهند بطور اجتنابناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بجز عدهای که در بالای هرم هستند همه دست خالی میمانند یا به عبارتی پول خود را میبازند.
FTC میگوید داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمیکند. بعضی از شرکتهای هرمی برای رد گم کردن، خود را شرکت امالام معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار میدهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکتها مشروط به فعالیت در پلان تجاریشان است که برای کسانیکه نمیخواهند یا نمیتوانند مشتری پیدا کنند، پول از دست میرود. دو مشخصه بارز کمپانیهای هرمی:
- انبار کردن کالا
- کمپانی مشتریان را وادار میکند که تعداد هر چه بیشتری کالا (عموماً با قیمت بسیار بالایی) بخرند تا درآمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را به مصرف برسانند. در این صورت افراد رأس هرم سود هنگفتی میکنند در حالیکه محصول چندانی را به بازار ارائه نکردهاند و محصولات در زیرزمینها انبار شدهاند.
- عدم خرده فروشی (فروش جزء به مردم)
اشباع
با در نظر گرفتن مسئله تصاعد و رشد نمایی تعداد زیرشاخههای هر نفر میتوان به سرعت تعداد زیادی مشتری و در واقع تعداد زیادی فروشنده جذب کرد اما در جهان واقعی این امر ممکن است؟ اگر تعداد زیرشاخههای هر نفر را ۴ نفر در نظر بگیریم و نفر اول ده لایه زیرشاخه داشته باشد رقم باور نکردنی یک میلیون نفر میرسیم. آیا یک شرکت بازاریابی با حوزه محدود کاری و محصولات تخصصی میتواند یک میلیون بازاریاب داشته باشد؟ مسئلهای که در این مورد شرکت با آن روبه رو میشود مسئله اشباع بازار است. پس از مدتی بازاریابهای جدید که قصد دارند زیرشاخه بگیرند با افرادی روبه رو میشوند که یا قبلاً عضو شدهاند یا قبلاً به آنها پیشنهاد داده شده و مورد توجه آنها قرار نگرفته. در این زمان جذب عضو جدید و فروشنده اضافی برای اعضای جدید ممکن نیست و مجموعه با اشباع و رکود مواجه میشود.
برخی شرکتهای بازاریابی شبکهای و بازاریابهای فعال مدعی هستند که این اتفاق هرگز نمیافتد اما اشباع در بازاریابی چند سطحی حتمی است.
ذات بازاریابی شبکهای باعث میشود این ماشین زیر وزن خودش له شود. اما چگونه؟ بازاریابی شبکهای با وعده موفقیت و داشتن زیرمجموعههای پرتعداد برای هر توزیع کننده اقدام به کار میکند. فرض کنید همه چیز خوب پیش رود و فروشندهها روز به روز بیشتر شوند. وقتی تعداد فروشندهها به واسطه افزایش نمایی و تصاعدی به حالت نهایی خود برسد دیگر بازاریابی برای استخدام موجود نخواهد بود. حال شرکت با انبوهی از فروشندگان رو به رو است که قصد دارند محصولات را به خریداران عرضه کنند اما کدام خریدار؟ خود خریداران تبدیل به فروشنده شدهاند. دیگر در سمت خریدار کسی نمانده و همه قصد فروش دارند. در این حالت حجم عظیم عرضه و میل بالای فروشندگان به عرضه کالا و اشباع بازار باعث ضرر گسترده توزیع کنندگان رده پایین میشود.قانونی بودن بازاریابی شبکهای
در حال حاضر، قوانین و مقررات فعالیت در شرکتهای بازاریابی شبکهای در اکثر کشورها معین شدهاند؛ ولی هیچ ارگان مشخصی وجود ندارد که مشخص کند یک کمپانی خاص هرمی یا شبکه ایِ قانونی است.اما در ایران، قانونی یا غیرقانونی بودن یک شرکت بازاریابی شبکهای را وزارت صنعت، معدن و تجارت مشخص میکند.
از نگاه FTC, BBB, AG کمپانیی که بیشتر به جذب بازاریاب میپردازد تا فروش محصول به مردم عادی، هرمی و غیرقانونی است.پایداری شرکتهای شبکهای
به گفتهٔ ریچارد پو در کتاب موج چهارم، قدرت کمپانیهای شبکهای در پنج سال اول کاری مشخص میگردد. یک کمپانی در ۲ سال اول فعالیت خود، بیش از ۵۰٪ احتمال شکست دارد و کمپانی که ۵ سال به تعهدات خود عمل کند، احتمال شکستش به ۱٪ خواهد رسید.[۶] به گفتهٔ مقالهای از usatoday، برای بازاریابهای اموی، پول درآوردن از بازاریابی چند سطحی بسیار سخت است، اگر نگوییم غیرممکن است.
نظرات (۰)